ژانرهای جدید برنامه سازی در تلویزیون چه تحولی در اجرای مسابقات تلویزیونی ایجاد کردهاند؟
امروزه کارگردانها برای ساختن برنامههای سرگرم کننده تلویزیونی با ژانرهای مختلفی رو به رو هستند. شاید قدیمترها تنها سرگرم کردن مخاطب برای یک برنامه کفایت میکرد اما امروز مخاطب تلویزیون چیزی فراتر از سرگرم شدن از این برنامهها مطالبه میکند. رئالیتیشوها و گیمشوها هم به خاطر همین نیاز مخاطب کمکم رشد کردند و حالا بود و نبودشان قدرت و کیفیت برنامهسازی شبکهها را تحت الشعاع قرار داده است. البته ساخت این مسابقهها به آسانی مسابقههای قبلی نبود و کارگردانان با چالشهای زیادی رو به رو شدند. ساعات طولانی کار، استرس زیاد، اتفاقات غیرمنتظره در حین تولید، تغییرات آنی در درام مستند مسابقه، بروز احساسات شدید شرکتکنندگان و سرعت سریع تولید، همه و همه باعث سختترشدن ساخت این قالب از برنامهسازی تلویزیونی شد. به همین خاطر هم برنامههایی که توانستند از پس این چالشها خوب بربیایند بیشتر دیده شده و طبیعتا در نگاه مخاطب محبوبتر شدند.
رئالیتی شو اصلا چی هست؟
حدود 20 سال پیش بیشتر مسابقههای تلویزیونی به این صورت بود که تعداد زیادی شرکت کننده در یک مسابقه شرکت میکردند و بیشتر با هدف سرگرم کردم مخاطب در انتها جایزهای هم برنده میشدند، یعنی در این نوع مسابقهها بیشترین تمرکز روی سرگرم کردم مخاطب بود و شاید بشود گفت روی خود شرکت کنندهها برنامهریزی چندانی نشده بود. اما ظهور این ژانر یک تحول اساسی در مسابقههای تلویزیونی ایجاد کرد. حدودا 20 سال از اولین برنامه رئالیتیشو در تلویزیون میگذرد و در کشور خودمان هم چیزی حدود 10 سال عمر دارد. «رئالیتی شو» یا «نمایش واقعنما» که آن «مستند مسابقه» هم میگویند قرار است به جای پرداختن به زندگی ستارگان و سلبریتیها، ماجراها و لحظات پرهیجان زندگی مردم عادی را مستندطور برای مخاطب به نمایش بگذارد.
گیم شو چه فرقی با رئالیتی شو دارد؟
همانطور که از اسمش پیداست این نوع مسابقهها با یک جور بازی در ارتباط هستند و معمولا در قالب رقابت چند نفر و یا به شکل رقابت چند تیم دنبال میشوند و هدف آن کسب امتیاز برای دریافت جایزه است. خود گیمشوها به سه دسته تقسیم میشوند.
اولین دسته، کوئیز گیمها هستند که به روشهای مختلفی اجرا میشوند. سادهترین شکلش پرسش و پاسخ و به چالش کشیدن اطلاعات عمومی شرکت کننده است. به عنوان مثال «برنده باش» یکی از این نوع کوئیز گیمها بود و نمونه موفق خارجیاش «چه کسی میخواهد میلیونر شود» که با فیلم «میلیونر زاغه نشین» خیلی خوب این مسابقه را شناختیم.
دسته دوم، رئالیتی گیمشوها هستند که تلفیقی جذاب از دو ژانر رئالیتی و گیمشو بوده و مسابقه به جای یک برنامه و در یک مرحله در چندین و چند قسمت و مرحله انجام میشوند. نمونههای موفق داخلیاش میشود مسابقههای «فرمانده»، «خانه ما» و «ضد گلوله» و نمونههای خارجی «لحظه حقیقت».
دسته آخر به نام پنل گیمشوها خورده که شرکت کنندگانش از بین افراد مشهور و سلبریتیها انتخاب میشوند و هدفشان بیشتر خنداندن مخاطب است. مانند برنامه «الن شو» و «من کشورم را دوست دارم»
یک «شو» چطور بیشتر دیده میشود؟
شاید در نگاه اول ساختن یک مسابقه در دو ژانر رئالیتی و گیمشو کار آسانی به نظر بیاید، در صورتی که در دل ماجرا سختیهای فراوانی در انتظار سازندگان برنامههای تلویزیونی است.
شاید اولین و جدیترین چالشی که سازندگان این نوع برنامهها با آن رو به رو هستند داشتن یک «ایده» درست و حسابی است. به عنوان مثال ایده «مسابقه آشپزی» که در ژانر ریالیتی شو است شاید در چند برنامه اول جذاب به نظر برسد اما با به تکرار افتادن این نوع برنامه بدون اضافه کردن هیچ ایده جدیدی کمکم جذابیتش را از دست میدهد و مخاطب را خسته میکند.
دومین مسئله مهم «نویسندگی» این نوع مسابقات است. نوشتن طرح مسابقه به گونهای که بار دراماتیک مسابقه در کنار سرگرم کننده بودنش درست و دقیق به مخاطب منتقل شود، نگاه دقیق یک نویسنده کار بلد را میطلبد.
چالش بعدی که تیم سازنده با آن رو به رو خواهد بود انتخاب درست و به جای شرکت کنندگان است. پیدا کردن افراد عادی جامعه که مناسب این نوع مسابقات باشند از آن کارهای به ظاهر ساده است در صورتی که قرار دادن افراد عادی در موقعیتی مثل زندگی عادی، کار پیچیده و دشواری است و تحقیق و بررسی فراوان نیاز دارد.
در آخر «جایزه» این نوع مسابقات است که میتواند علاوه بر شرکت کننده برای مخاطب هم جذاب باشد. مثلا یکی از مسابقههای خارجی در نهایت به برنده 1 دقیقه اجازه میدهد در فروشگاه بگردد و هر چیزی که میتواند را با خود از فروشگاه خارج کند. شاید بتوان گفت همین قسمت اهدای جایزه به برنده، اندازه خود مسابقه هیجان و جذابیت دارد.
آیا تو، آن مسابقه محبوبم هستی؟
در بین ژانرهای مختلف، ممکن است یک جایی دو ژانر رئالیتی و گیمشو با هم ترکیب شود و نمونه داخلی موفقش مسابقه «خانه ما» است. مستند مسابقهای که با قرار دادن شرکت کنندهها در موقعیتهای واقعی زندگی و قرار دادن بودجهای محدود برای آنها سبک زندگیشان را به چالش کشیده است و انضافا خیلی خوب توانسته از پس چالش چارگانه برنامه سازی در این ژانر بربیاید. شاید در شرایط اقتصادی کشور بهترین کار این باشد که ببینیم خانوادهها چطور با بودجه کم میتوانند زندگیشان را بچرخانند و «خانه ما» با این ایده کاملا توانسته مخاطب را با خود همراه کند و با یک سرمایه حداقلی برای ساخت برنامه و بدون حضور افراد مشهور و سلبریتیها سبک زندگی ایرانی- اسلامی را به مخاطب منتقل میکند. از طرف دیگر تا قبل از این مسابقه، بیشتر تمرکز روی شرکت کنندگانی بود که ساکن تهران بودند و معمولا برای غیر تهرانیها مسابقهای با این گستردگی ساخته نشده بود. رفتن به شهرها و استانهای دیگر و آشنایی مخاطب با سبک زندگی و آداب و رسوم هر شهر یکی از ان گزینههای مخاطب جذب کن این برنامه بوده است.
به قلم: الهام فیروزبخت
برگرفته از «قاب کوچک»، ویژه نامه رادیو و تلویزیون روزنامه جام جم
برای اطلاع و استفاده از سایر مطالب ما، به کانال تلگرام خانه ما بپیوندید: