مهمترین ویژگی خانه ما بازنمایی زندگی مردم در رسانهای است که بیش از هر زمان دیگری – از منظر ملی و بین المللی – سلبریتی زده است.
یکی از پیرنگهای ِفرعیِ مستند مسابقه خانه ما روایتی موفق در انتقاد از ماهیت باغ وحش است. خانواده مشهدی به همراه دختر دوستدار حیوانات، به باغ وحش میروند و پس از دید و بازدید از قفسهای تنگ و غمآلود موجودات زنده، انتقاداتی به ماهیت محتوم باغ وحش وارد میکند. انتقادی که البته با مخالفتهای انسانگرایانه پدر خانواده مواجه میشود؛ اما دختر خانواده در فرآیند اقناعی و دوستانه، نگاه انتقادیاش به ماهیت باغ وحش را معرفی میکند. نگاهی آکنده شعار «بودن با طبیعت و نه بر طبیعت» بر پایه ساختی جهانی آرامتر برای حیوانات و یا هر موجود زنده دیگر. البته این تنها پیرنگ فرعی موفق رئالیتی شو «خانه ما» نیست.
شاید مهمترین ویژگی «خانه ما»، بازنمایی زندگی مردم در رسانهای است که بیش از هر زمان دیگری – از منظر ملی و بین المللی – سلبریتی زده است. مستند کردن زندگی مردم عادی در زمانه ی تسلط نامدارها و نامورها در رسانه، دست کم یک خلق پرهزینه است. کافی است برنامه دیده نشود و در یک کلام دخل و خرجش با هم نخواند؛ تو گویی آخرش در بهترین حالت میشود یک تجربه نسبتا ناموفق در کارنامه یک برنامهساز. در عین حال کافی است پیرنگهای فرعی مانند عشق به جهان حیوانات، به تصویرکشیدن جاذبههای گردشگری ایران، نفوذ به عمق خرده فرهنگهای اقوام مختلف از موسی کو تقی (پرندهای کوچکتر از کبوتر و به رنگ تقریباً خاکی که در شهرها زیاد است. تهرانیها به آن قمرى و یاکریم و خراسانیها به آن “موسی کو تقی” می گویند چرا که در هر آواییش بسیار به این جمله نزدیک است و انگار که موسی به دنبال تقی میگردد!) مشهدیها تا اشکنه (سوپ یا روغنآبی است از آرد، سبزی و پیازداغ)، و البته حاکم شدن روح رقابت اقتصادی بر همه این پیرنگها، میتواند یک مستند مسابقه کم سابقه ی کاملا یا شاید نسبتا موفق را تولید کند. کاملا موفق در پیرنگهای فرعی داستان و نسبتا موفق در پیرنگ اصلی داستان.
بر این اساس، شرکتکنندگان با دریافت مبلغ مشخصی به عنوان حساب مسابقه، باید بتوانند هزینههای خانواده خود را به صورت صرفهجویانه مدیریت کنند. سه خانواده ابتدا از لحاظ جسمانی مورد معاینه قرار گرفته، در رقابتی حدوداً یک ماهه به خرج گروه سازنده مستند، زندگی میکنند و با چالشهایی پیشبینی نشده روبرو میشوند. در پایان هم میزان تغییر در بهبود سلامتی آنان در مشخص شدن برنده، نقش مهمی دارد. مبلغ جایزه این مسابقه، هم ۱۰۰ برابر باقیمانده از حساب هر خانواده بوده است.
پیرنگ اصلی داستان «خانه ما» بر مبنای مصرف حداقلی و صرفهجویی حداکثری است. مبنایی که بیشتر بر پایه هرم «نخوریم، نخریم و نپوشیم» یا دست کم «کمتر بخوریم، کمتر بخریم و کمتر بپوشیم» استوار است تا صرفهجویی به معنای دقیق کلمه. مبنایی که البته برای اجرای یک مسابقه حدودا یک ماهه، جذاب و هیجان انگیز است اما معرفی آن به عنوان یک سبک زندگی آن هم در دنیای مصرفگرایانه امروز، غیرواقعی و تخیلی به نظر میرسد.
در یکی از سکانسهای «خانه ما»، خانوادهای وارد فروشگاه زنجیرهای میشوند؛ وقتی به غرفه کالاهای مجلل میرسند، پدر به فرزندانش میگوید:«نگاه نکنید! رویتان را این طرف کنید!»
این لحظه شاید یکی از واقعگرایانهترین لحظههای خانه ما باشد؛ آری، تبلیغ عدم مصرف در ساخت مصرف مضحک است چرا که تحققش تنها در یک مستند مسابقه امکانپذیر است. به این معنا «خانه ما» شاید یک جزء بیرون افتاده از کل باشد. تو گویی بیشتر به «خانه من» شبیه است هر چند که تلاشهای کارگردان و تهیهکننده این برنامه در راستای بیشتر «ما» شدن شرکت کنندگان ستودنی است؛ شاید به همین خاطر در آخرین فصل برنامه، مهمان خانه یک روحانی ساکن قم شدند که در نهادهای فرهنگی کار میکنند.
دست اندرکاران در آخرین نشست خبری برنامه، خبر از احتمال ورود به خانه «آقاها/مسئولان» و «آقازادهها» و بازنمایی تمرین صرفهجویی برای آنها هم دادهاند که در صورت تحقق، میتوانند نسبیت موفقیت پیرنگهای اصلی مستند مسابقه «خانه ما» را به مطلقتر کند.
عرفان حاجیپروانه – خبرنگار و فعال رسانهای
منبع: اعتمادآنلاین
برای اطلاع و استفاده از سایر مطالب ما، به رسانه های اجتماعی خانه ما بپیوندید: