خانواده جوادی از ترکیب شور و انرژی جوونی با عقل و تجربه کهنسالی تشکیل شده. اونا با همین معجون طلایی، تونستن برنده فصل ششم مسابقه در تبریز بشن.
تو خونه جوادی ها، همبستگی خانوادگی و احترام به سنت ها اهمیت فوق العاده ای داره. اینو نه فقط تو اشیاء قدیمی خونه، که موقع نجات جهان هم دیدیم که مامان و بابا چطور هوای گیس سفیدهای خاندان رو دارن.
از شعار جوادی ها تو مسابقه (قوجا تبریز، خانه ما)، معلوم بود که برای احیای فرهنگ سنتی شهر و قومشون اومدن. شعاری که کارشون رو به رفتن توی خزینه و مشت و مال و کیسه کشی پیش دلاک هم رسوند.
خونواده جوادی با وجود سبک زندگی پرخرج و بریز و بپاش های فراوون قبل مسابقه، تو مدیریت هزینه هاشون موفق عمل کردن و یکی از کم خرج ترین برنده های خانه ما شدن. مامان و بابا قبلا زندگی با محدودیت مالی رو تجربه کرده بودن و حالا هدف اصلی شون این بود که این تجربیات رو به بچه ها منتقل کنن.
نظراتتون را در مورد خانواده جوادی اینجا بنویسید (با رعایت کامل ادب و احترام)
حاج آقای جوادی در مقام بزرگ خاندان، تاجر کهنه کار بازار تبریزه که البته چند سالی هست که کفشاش رو آویزون کرده و تو باغی که برای بازنشستگیش خریده، سرگرم بازی با نوه هاست. البته تو روز کسب و کار با آب کردن محموله ی بارش تو کمتر از دو ساعت، به بچه ها نشون داد که گرگ بارون دیده ی بازاره.
اصل تلاش خانم جوادی توی مسابقه، میونداری بین پدر و پسری بود که اگه اونا رو به حال خودشون میذاشت، بعید بود هیچ وقت آبشون با هم تو یه جوب بره!
لباس های رنگ و وارنگ علی اصغر، عشقش به هنر و عکاسی و البته جای شب و روزی که تو زندگیش با هم عوض شده بود، باعث می شد که سبک زندگی پسر دانشجوی ته تغاری خانواده، هیچ رقمه با استانداردهای حاج آقای جوادی جور درنیاد. حالا خانه ما فرصتی بود که اونا رو به هم نزدیک کنه و از دل کل کل های تموم نشدنی شون، مسیری برای رشد و تغییر در بیاره.
در مسیر فصل ششم خانه ما، زهرا برادرزاده خجالتی و کم حرف علی اصغر هم کنارش بود که تو مسابقه، قدم به قدم با هم جلو اومدن و عوض شدن. از داد زدن برای فروش «یرآلما یومورتا» تو «ائل گلی» بگیر تا بازی تو نمایش «سارای» تو مهمونی خانوادگیشون.
سلام به نظرم حق خانواده جوادی نبوده این بار ببرن! خیلی لوس بودن مخصوصا تآتر شون در مقایسه با بقیه اصلا خوب نبوند خیلی هم کارها و برنامه متنوع نداشتن؛ ولی بجاش خانواده سلیمی خیلی بهتر ظاهر شدن تو همه مراحل و واقعا از طبیعت و از هیچی با دست خالی هم یک چیزی درست میکنن بهرحال ممنون با آرزوی موفقیت برای همه.
چقد به این خانواده ، حسودیم شد . چه جو صمیمانه ای . خوش به حالشون !!!
من تا این فصل طرفدار خانواده شاد و بانشاط اصغرپور بودم اما پیشرفت در صمیمیت و نزدیکی اعضای خانواده جوادی طَی این دو فصل بسیار محسوس بود. شور و نشاط جوانی و لذت بودن حقیقی از موقعیت ها و مشارکت تک تک اعضا برای رسیدن به موفقیت در کنار احترام به سنت ها و شیرینی خانواده ی سنتی بودن و حفظ حرمت بزرگترها باعث میشه دلم بخواد این خانواده رو در فینال ببینم
خانواده خیلی خوب و عالی.مخصوصا نوه خانواده.
عالی و فوق العاده