مرگ و میر ناشی از حوادث رانندگی، دومین عامل مرگ و میر برای مردان زیر 45 سال است. در هر روز 500 کودک و هر 6 ثانیه یک انسان بر اثر سوانح جادهای کشته میشوند. به اعتقاد بسیاری از روانشناسان و جامعهشناسان، این تعداد حادثه و این تعداد تلفات، بیش از هر علتی به ویژگیهای شخصیتی رانندگان برمیگردد.
بیش از دو قرن از تاریخ نخستین تصادفات رانندگی در اروپا میگذرد. در تاریخ 6 اکتبر1804 یک اتومبیل بخاری که گنت نام داشت و تا آغاز نخستین جنگ جهانی نیز در جاده های اروپا رانده میشد، با یک دیوار برخورد کرد. در آن روز علت اصلی این رویداد، ناآگاهی راننده از چگونگی کارکرد اتومبیل و برخورداری از ترمزهای ضعیف نام برده شده بود که در آن راننده آسیب جدی دید.
نخستین برخورد دو اتومبیل با یکدیگر نیز در تاریخ 28 جولای 1831 در انگلستان رخ داده است. در این برخورد، سرنشینان خودروهای بخاری با آسیبهای کوچک جان سالم به در بردند.
در تاریخ 3 آوریل 1834 در انفجار دیگ بخار یکی از همان ماشینهای بخار، سه نفر جان خود را از دست دادند. در سال 1897 نیز نخستین تصادف رانندگی با یک اتومبیل بنزینی روی داد و در سال 1898 نخستین عابرپیاده در برخورد با یک اتومبیل در شهر پویتیرس فرانسه، جان خود را از دست داد.
اولین تصادف خودرو در ایران که منجر به مرگ شد، در سال 1305 هجری شمسی اتفاق افتاد و درویشخان، موسیقیدان بزرگ ایرانی را به کام مرگ کشاند.
سازمان بهداشت جهانی، معتقد است منطقه آسیا با داشتن 16 درصد خودروهای جهان 60 درصد تلفات ناشی از تصادفات رانندگی را دارد. هر چند در دهههای اخیر، میزان مرگ و میر جادهای در کشورهای پردرآمد کاهش پیدا کرده است؛ اما آمارها نشان میدهد در بسیاری از نقاط جهان این آمار همچنان در حال افزایش است. طبق آمار، حوادث ترافیکی و سوانح جادهای در سال 2004 نهمین عامل مرگ و میر در جهان بوده است و اگر اقدامات مناسب در این زمینه صورت نگیرد، پیشبینی میشود مرگ و میر جادهای تا سال 2030 به پنجمین عامل مرگ و میر جهانی تبدیل شود.
از دیدگاه مهندسان ترافیک، عوامل مؤثر و متأثر از تصادفات در سه حوزه طبقهبندی میشوند: عوامل انسانی، وسیله نقلیه و راه.
تجزیه و تحلیل درصد تصادفات برای شناخت عوامل پدیدآورنده آن، حاکی است که عامل انسانی 60 تا 90 درصد، عامل محیطی یا همان راه 1 تا 30 درصد و وسیله نقلیه 5 تا 10 درصد در بروز تصادفهای ترافیکی نقش دارند.
علاوه بر این، بررسیهای به عمل آمده نشان میدهد، بیشتر تصادفات و ضایعات ناشی از آن به دلیل خطای انسانی به وقوع میپیوندد.
تحقیقات در خصوص رانندگی نشان میدهد 90 درصد سوانح رانندگی با ویژگیهای اخلاقی و رفتاری راننده در جاده ارتباط مستقیم دارد. به عنوان مثال در نوروز سال 1387 بیست درصد از تصادفات در استان اصفهان که دارای بهترین شرایط جادهای در کشور است، رخ داد و درست در همان زمان، جاده چالوس با وجود مخاطرات ویژه و شرایط خاص طبیعی، کمترین میزان تلفات را داشت. این نکته بیانگر این واقعیت است که عامل انسانی و خواست رانندگان در رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی، در کاهش میزان سوانح و تلفات جادهای نقش اساسی دارد.
حتی اگر تمام جادهها بزرگراهی باشند و خودروها مجهز به جدیدترین فناوری ایمنی باشند، مادامی که رانندگان، مقررات راهنمایی و رانندگی را نادیده بگیرند یا با سرعت غیرمجاز در محورها تردد کنند و حرکات خطرساز انجام دهند، نمیتوان جلوی رشد سوانح جادهای را گرفت.
اولین تحقیق پیرامون احراز شایستگی برای رانندگی و اثرات حالت روانی راننده، در سال 1929 انجام گرفت. محور این تحقیقات، رفتار انسانی راننده بوده است. این تحقیق دارای دو مرحله بود. بخش اول، بر روی رانندگانی متمرکز شد که مسائل اخلاقی، عامل عمده تصادفات آنان بود، به این امید که مسائل تربیتی – آموزشی و تقویت رفتارهای مناسب آنان منجر به حل مشکلات ترافیک شود.
تحقیقات علمی بعدی ثابت کرد که تقریباً 96 درصد حوادث رانندگی توسط رانندگانی که تجربه کافی دارند به وقوع میپیوندد، با آن که بعضی از آنان در طول چندین سال رانندگی، هیچ تصادفی نکرده بودند. تحقیقات مشابهی نیز از طرف کشورهای مختلف صورت پذیرفته است که درستی نتایج فوق را نشان میدهد.
خصوصیات رفتاری و روان شناختی را میتوان به وقوع تصادفها ربط داد. اضطراب، بیحوصلگی، خستگی و خوابآلودگی، خطاهای ادراکی، مصرف مواد توهمزا و محرک، ویژگیهای شخصیتی، خصوصیات رشدی و… در بروز تصادفات نقش دارند.
در یک بررسی، رانندگانی که با عصبانیت رانندگی میکردند را در دو گروه قرار دادند. روی یک گروه، طرح درمانی پیاده شد و گروه دیگر درمان نشدند، سپس رفتار آنان را مورد مطالعه قرار دادند، نتایج این بررسی نشان داد رانندگانی که طرح درمانی را نگذرانده بودند با عصبانیت بیشتری رانندگی کرده و در نتیجه، میزان تصادفات بیشتری نسبت به گروه اول داشتند و رانندگان عصبانی (با میزانهای مختلفی از عصبانیت) با هم تفاوتی نداشتند. نتایج این تحقیق، تأییدکننده نقش عصبانیت در بروز تصادف بود.
رفتار تهاجمی در رانندگی، یعنی نشان دادن یک رفتار فوقالعاده افراطی و آسیبزا در جادهها یا خیابانها یا در یک موقعیت و شرایط خاص. بدیهی است رفتار افراطی میتواند در آزار و اذیت دیگران، توهینها، اهانتهای اجتماعی، آسیبهای عاطفی و روانی و سرانجام دیگرآزاری و خودآزاری حتی به صورت قتل یا خودکشی نمایان شود. به سخن دیگر رفتار تهاجمی در رانندگی میتواند به صورت خطرپذیری متبلور شود.
هر قدر افراد از شخصیت تهاجمی، خصمانه، متزلزل، ناامن و ناپایدار برخوردار باشند، در غالب موارد، هنگام رانندگی شاهد خطرپذیری و رانندگی تهاجمی ایشان در خیابانها و جادهها خواهیم بود. صاحبان شخصیتهای ناآرام با شرایط ناخوشایند عاطفی و هیجانزدگی و تهییجطلبی، بیش از دیگران در معرض خطرپذیری و رانندگی تهاجمی آسیبزا قرار دارند.
براساس مطالعات انجام شده در کشورهای مختلف، اکثریت قابل توجه رانندههای تهاجمی، مجرد بوده و از نظر سنی، کمتر از 35 سال هستند. ظرفیت هوشی و تحصیلات آنان از میانگین بهره هوشی و تحصیلات همسالان غیرمهاجم خود به طور معنیدار کمتر بوده و عموماً از یک شخصیت تهییجطلب، تهاجمی و خصمانه برخوردار هستند. خلأ عاطفی و عدم دل بستگی امن به کانون خانواده از دیگر ویژگیهای رانندههای تهاجمی است.
به طور کلی میتوان رانندههای تهاجمی را با توجه به ویژگیهای شخصیتی، ناآرام، منش ناپایدار، ناامنی روانی و ناپختگی عاطفی ایشان به پنج دسته یا طبقه خاص سرعتیها، سبقتیها، خودنماها، قانونگریزها و لجامگسیختهها و نهایتاً رقابتیها تقسیم کرد.
سرعتیها اکثراً از سرعت غیرمجاز در هر موقعیت و شرایطی لذت میبرند و بعضاً سبب حوادث وحشتناک میشوند.
سبقتیها به دلیل ناامنی و ناپختگی شخصیتی، عموماً حوصله و صبر لازم در حرکت با حداکثر سرعت مجاز پشت سر خودروی مقابل را ندارند و در هر موقعیت و شرایطی سعی میکنند، عجولانه بدون توجه به این که موقعیت مناسب و مجاز باشد یا نامناسب و غیرمجاز، از اتومبیل یا اتومبیلهای پیش رو و مجاز سبقت بگیرند. از جمله پیامدهای این قبیل رانندهها تصادفات مرگبار است.
خودنماها عموماً آن دسته از رانندههای تهاجمی هستند که میخواهند با حرکات نمایشی غیرعادی و خطرناک، توجه دیگران را به اتومبیل یا نمایش رانندگی تهاجمی خود جلب کنند و بسیاری از مواقع، از توجه و تمرکز لازم در هدایت مطلوب اتومبیل خود بازمیمانند و زمینه آسیبپذیری و تصادفات را فراهم میکنند.
قانونگریزها و لجامگسیختهها گروهی از رانندههای تهاجمی با شخصیت فوقالعاده ناامن و متزلزل هستند که بعضاً با مصرف مواد روانگردان و مواد مخدر یا الکل، هیچ گونه احساس تعهد و تقیدی به مقررات، تابلوها و چراغهای راهنما یا حضور پلیس از خود نشان نمیدهند و اعتنای چندانی به حقوق دیگران ندارند. لجامگسیختگی اخلاقی و فرهنگی، از اصلیترین مشخصههای این گونه رانندههای تهاجمی است.
رقابتیها از جمله رانندههای تهاجمی هستند که در جاده و خیابان، همه رانندهها را رقیب خود میدانند و میل سلطه و برتریجویی بر پیکره شخصیت ناامن و ناآرام پر از عقده و ناکامی آنها حاکم میشود.
اولین بار دکتر باتریزی (پزشک ایتالیایی) بر اهمیت حالات روانی و عقلی در رانندگی تأکید و لزوم صدور گواهینامه را مطرح کرد. او معتقد بود صرف دارا بودن دید خوب یا سلامت بدنی برای صدور گواهینامه کافی نیست، بلکه لازم است انسان در حضور یک گروه متخصص، از نظر عقلی، اجتماعی و تربیتی مورد آزمایش قرار گیرد و گواهینامه تنها در صورتی صادر شود که از عهده این آزمایشات برآید.
در خاتمه باید گفت بدون شک شخصیت و رویکردهای رانندگی، قابل یادگیری و تعمیم میباشد و نقش آموزش در کاهش تصادفات بسیار تعیینکننده است. بنابراین میتوان امیدوار بود مانند سال 2008 که از سوی سازمان ملل به عنوان سال کاهش تلفات جادهای نامگذاری شد، در سالهای آتی شاهد کاهش آمار تصادفات باشیم.
راستی شما خودتان را جزو کدام دسته از رانندگان می دانید؟ رانندگان خطرناک یا ایمن؟! آیا دسته بندی دیگری از رانندگان خطرناک می شناسید؟ نظرات خود را با ما و کاربران خانه ما در میان بگذارید.
برای اطلاع و استفاده از سایر مطالب ما، به کانال تلگرام خانه ما بپیوندید:
عالی وآموزنده وپرمحتوا…من خودم روزبه روزسعی بررانندگی بهتروقانونمندترشدن دارم…به امیدروزی تصادفات جاده ای به صفربرسه….