شاید برای خیلی از شما این سوال پیش آمده که چرا بعضی افراد، روز به روز ثروتمندتر می شوند؟ اگر از مساله اختلاس و دزدی و رانت و … بگذریم، آدم هایی هم هستند که از راه های درست و قانونی و حلال، ثروت خود را افزایش می دهند. یک نکته کلیدی در مورد این افراد، هوش اقتصادی یا مالی بالای آنهاست. خبر خوب این که هوش مالی را با تمرین و آموزش می توان افزایش داد.
هوش مالی، عبارت است از رویکرد و استراتژی ذهنی ای که با اتخاذ آن میتوان به صورت هوشمندانه، منابع مالی را مدیریت کرد؛ همچنین راهکارهای کسب درآمد با روشی خاص که ثروت را به زندگی شما وارد کند. یکی از مشهورترین افرادی که در زمینه هوش مالی، مطالعات زیادی انجام داده و نتایج آن را در قالب کتاب منتشر کرده، رابرت کیوساکی است. وی که سرمایهگذار و نویسنده معروف کتاب «پدر پولدار، پدر بیپول» است، هوش اقتصادی را این گونه تعریف می کند: هوش اقتصادی (Financial-Intelligence) یا به تعبیرعامیانه، شم اقتصادی، عبارت است از مجموعه تشخیص، تصمیم و اقداماتی که افراد در جهت مدیریت مالی زندگی خود و کسب و کارشان به کار می گیرند.
هوش مالی بالا یا عالی، یعنی این که تصمیمات مالی شما هوشمندانهتر بوده و اقدامات صحیح تری جهت بهبود شرایط مالی خود انجام میدهید؛ و هوش مالی پایین یا ضعیف یعنی این که شما در برابر مسائل مالی تان اقدامات غیرمسئولانهای اتخاذ میکنید.
رابرت کیوساکی می گوید: «دنیا پر از تحصیل کرده های فقیر است، پس برای ثروتمند شدن باید هوش مالی خود را تقویت کرد، نه اینکه مدرک را بالا برد!»
اگر به فردی ثروت زیادی برسد، اما هوش اقتصادی خوبی نداشته باشد، ممکن است ثروت خود را با راهکارهای غلط به نابودی بکشاند. در مقابل فردی که هوش اقتصادی بالایی دارد، می تواند به کمک آن دارایی خود را به راحتی چندین برابر کند. پس لزوما تحصیلات منجر به ثروت افزایی نمی شود و فرمول قدیمی بسیاری از پدر و مادرها که به فرزندان شان توصیه می کنند که خوب درس بخوان تا درآمد خوبی داشته باشی! لزوما جوابگو نیست. برای افزایش ثروت باید هوش و سواد مالی را هم افزایش داد.
رابرت کیوساکی معیارهای هوش مالی را 5 مورد می داند:
اغلب کسانی که مقدار پولی که بدست میآورند بیشتر است، هوش مالی بالاتری دارند. اگر درآمد سالانه شما 40 میلیون تومان باشد، احتمالا هوش مالی شما نسبت به فردی که در سال 20 میلیون تومن درآمد دارد، بالاتر است.
کسانی که قدرت بیشتری برای حفظ پول دارند، معمولا نسبت به بقیه، هوش مالی بالاتری دارند. زمانی که درآمدی را کسب کردید، باید آن را حفظ کنید. حفاظت پول مخصوصاً در مقابل مالیات، دومین جنبه هوش مالی میباشد.
کیوساکی مینویسد: «توانایی داشتن زندگی خوب و در عین حال سرمایه گذاری، بدون توجه به اینکه چقدر درآمد کسب میکنید، نیاز به سطح بالایی از هوش مالی دارد». این حوزه از هوش مالی براساس مقدار پولی که پس از پرداخت هزینهها برای شما باقی میماند، اندازه گیری میشود.
تقویت پول به بیان ساده، عبارت است از این که از منابع و پول کمتر، کار بیشتری بکشیم. معیار چهارم در ازای سرمایه گذاری سنجیده می شود؛ این که چگونه مازاد پول خود را به کسب ثروت بیشتر اختصاص داده اید؟
اطلاعات مالی فقط به معنی دانش مفاهیم مالی نیست؛ بلکه شامل اطلاعات دقیق و جزئی از سرمایه گذاریهای شما نیز میشود. یکی از دلایلی که بسیاری از مردم با هوش مالی شماره 4 دست به گریبان هستند، نداشتن هوش مالی شماره 5 است. به عبارت دیگر چون اشخاص اطلاعات مالی خیلی کمی دارند، نمی توانند پول خود را تقویت کنند.
در این بخش، مهارتهایی را برای افزایش هوش مالی به شما معرفی میکنیم. مهارتهایی که می تواند این توانایی را در شما تقویت کند تا شاید بتوانید از منابع مالی خود، منطقیتر استفاده کنید و به مرحله پولسازی برسید.
کتابهای بسیاری در زمینه هوش مالی در بازار وجود دارد که میتواند در تغییر الگوهای نادرست مالی به ما کمک کند. سالانه چه میزان از درآمد خود را برای شرکت در دورههای آموزشی بورس، سرمایه گذاری و … میپردازید؟ اگر جوابتان هیچ است، پس باید این عادت پولساز را در خود پدید بیاورید و به یادگیری جذب منابع جدید کنید.
در هدف گذاری مالی، اگر ما برای یک ماه خود، یک درآمد ثابت معمولی در نظر بگیریم، بدون دغدغه به آن خواهیم رسید در صورتی که با کمی تلاش میتوانیم هر ماه این میزان را کمی افزایش دهیم و ذهن در منطقه امن خود باقی نماند. تعیین استانداردهای درآمدی در افراد با میزان رشد آنها رابطه مستقیم دارد.
اغلب افرادی که در بحرانهای مالی قرار میگیرند، سعی میکنند هزینههای جاری زندگی را کاهش دهند. در واقع به جای افزایش درآمد، کمتر خرج میکنند و این روند گردش پول را متوقف میکنند. رابرت کیوساکی میگوید: بسیاری از صاحبان کسب و کار در زمان رکود و کاهش درآمد مالی، شروع به کاهش هزینهها میکنند و اولین کاری که میکنند این است که دست از تبلیغات میکشند و همین امر باعث میشود منابع جدید به سازمان وارد نشود… .
یکی از نشانههای داشتن هوش مالی این است که بدانیم چه موقع خرج کنیم. کیوساکی در خاطرات خود از زمان رکود به عنوان فرصت یاد میکرد و میگفت ما در این مواقع پرداخت قبوض را به تعویق میانداختیم و با تمام توان به بازاریابی و تبلیغات میپرداختیم تا هزینههای سازمان افزایش یابد. بودجه بندی مناسب راز افراد با هوش مالی بالاست. بودجه عبارتست از طرحی برای هماهنگی بین منابع و هزینه ها.
هنگامی که بتوانید درآمد خود را از هزینهها بیشتر کنید و بین این دو، فاصله زیادی را ایجاد کنید به نحوی که در یک منطقه امن قرار گیرید و بدون دغدغه خرج کنید، مازاد بودجه ایجاد کرده اید. زمانی که درآمدهای یک فرد افزایش میابد، به سه طریق میتواند برای مازاد بودجه خود تصمیم بگیرد. در روش اول می تواند وام بگیرد و بدین ترتیب اقساط وام خود را افزایش دهد. در روش دوم می تواند هزینههای خود را افزایش دهد و مازاد بودجه را خرج کند. در روش سوم هم میتواند مازاد بودجه خود را سرمایه گذاری کند.
نکته جالبی که در اکثر افراد با هوش مالی پایین اتفاق میافتد این است که بجای تمرکز بر مازاد بودجه، به کسری بودجه تمرکز میکنند.
رابرت کیوساکی اعتقاد دارد نحوه بروز اقتصاد جدید به گونهای است که بسیاری از مردم را وارد بازی برد/ باخت به نفع ثروتمندان کرده و طی آن مردم چارهای جز سرمایه گذاری و تبعیت از آنچه در مقابل آنها گذاشته میشود، ندارند. یکی از دلایل مهم این اتفاق، پایین بودن اطلاعات اقتصادی مردم است. آنها دارای تحصیلات مالی اندک هستند و نمیتوانند موقعیتهای سرمایه گذاری مناسبی که به آنها پیشنهاد داده میشود را تشخیص دهند؛ به همین دلیل، وارد سیستم سرمایه گذاری ای میشوند که قوانین آن را افراد دیگری وضع کرده اند و آنها کنترلی بر آن ندارند، بنابراین در این میان یا سود کمی میکنند و یا اصلا سود نمیکنند. نمونهای از این سرمایه گذاریها در کشور خودمان مربوط میشود به خرید اوراق بهادار و سرمایه گذاری در بانک ها. بهترین حالت در این نوع سرمایه گذاریها این است که همراه با رشد تورم، سود کمی هم به ما تعلق میگیرد. این سیاستهای مالی زمانی آغاز میشود که مقدار زیادی پول سرگردان در دست مردم وجود دارد و آنها به درستی نمیتوانند برای آن برنامه ریزی کنند.
به عقیده کیوساکی با تقویت پول خود میتوانید کاری کنید که با استفاده از پول دیگران، پولتان با شدت بیشتری کار کند و اگر بخوبی پول و سرمایه خود را تقویت کرده باشید، میتوانید مالیات کمتری پرداخت کنید و امنیت سرمایه خود را از طریق درآمد مولد تقویت کنید.
برای بهبود عادات مالی خود یک تمرین را پیشنهاد می کنیم: ابتدا لیستی از عادتهای خود در زمینه برخورد با پول و سرمایه تهیه کنید. سپس به اصلاح آن عادات بپردازید. «تکرار کارهای قبلی مساوی است با نتایج قبلی و انجام کارهای جدید مساوی است با نتایج جدید»
به مدت یک هفته قبل از هرگونه تصمیمگیری مالی از خود بپرسید آیا این عادت و تصمیم میتواند به من کمک کند یا خیر؟ اگر جواب منفی است، به تغییر آن بپردازید.
اگر به دیدگاه خود در مورد مسائل مالی توجه کنید خواهید دید بسیاری از آنها ناشی از دیدگاه والدین ما درباره ی پول، شکل گرفته است. اگر آنها پول را وسیلهای برای دوری از خداوند و افتادن در گناه می دانستند، ما نیز حس خوبی به ثروت نخواهیم داشت. این دیدگاه به طور ناخواسته به فرزندان ما نیز سرایت پیدا میکند. در اینجا منظور از پدر پولدار، شخصی نیست که ثروت زیادی دارد بلکه فردی است که دید مثبتی به پول و تمکن مالی دارد. پدری که از نظر ذهنی ثروتمند است، میتواند به تقویت هوش مالی فرزندان خود بپردازد.
رابرت کیوساکی در کتاب معروف خود «پدر پولدار، پدر بی پول» به این اصول اشاره میکند که اگر دو کودک را در نظر بگیرید که در شرایط کاملا یکسان و در یک مدرسه بزرگ شوند، کودکی که پدر او به تقویت هوش مالی او پرداخته و تلاش کرده است که از کودکی به استقلال نسبی برسد، موفقیت بیشتری را تجربه خواهد کرد.
رابطه داشتن با انسانهای موفق و استفاده از استراتژی آنها میتواند روند ثروتمند شدن ما را بیش از پیش سریعتر کند. افراد موفق و ثروتمند به خوبی میتوانند از منابع مختلف به تقویت پول خود بپردازند. فرض کنید برای یک سرمایهگذاری نیاز به 10 میلیون تومان دارید. اگر دارای هوش مالی بالایی باشید، باید بتوانید حدود 7 میلیون را از بانک و منابع دیگر تهیه کرده و تنها 3 میلیون و یا کمتر را از منابع خود خرج کنید.
افراد موفق دارای یک الگوی ذهنی ثابت هستند که طی آن با کمترین هزینه و سرمایه گذاری و با مشارکت دادن سرمایه دیگران به بیشترین رشد اقتصادی میرسند. سازمانهای موفق نیز از مدیران مالی و مشاوران خبره جهت کمترین ریسک مالی استفاده میکنند تا بتوانند سرمایه اصلی خود را در امنیت کامل قرار دهند. بهطور مثال در سالهای اخیر ادغام شرکتهای خودروسازی و همچنین برون سپاری شرکتهای اروپایی در کشورهای آسیایی مانند چین برای تولید قطعات خودرو، متاثر از این سیاست بوده است.
هنگامی که از هوش مالی و سرمایه گذاری سخن به میان میآید بیشتر افراد به یاد روشهای زودبازده و سطحی میافتند که ادعا دارند پس از چند ماه میتوان به ثروت عظیمی رسید. روند سرمایه گذاری عبارت است از شناخت حیطه درست سرمایه گذاری به علاوه ریسک پذیر بودن، منعطف بودن و داشتن صبر و پشتکار. پس از این مراحل، دانههایی که برای سرمایه گذاری کاشتید را برداشت خواهید کرد و درآمد پایدار، پاداش بردباری و حرکت صحیح شما در زندگی مالی خواهد بود.
همان طور که قبلا هم اشاره کردیم، هوش مالی هم مانند دیگر هوش های انسان، هم قابل ارزیابی و هم قابل پرورش است. پرورش آن، کار سختی نیست. برای این کار ابتدا باید شرایط و کیفیت هوش مالی کنونی خود را بسنجید و بر اساس الگوهای مناسب، تغییراتی در ذهن و ضمیر خود ایجاد کنید. در سایت خانه ما، پرسشنامه ای برای ارزیابی هوش و شخصیت مالی تدارک دیده ایم که می توانید با تکمیل تست هوش مالی، ارزیابی کلی ای درباره شخصیت مالی خود داشته باشید.
برای اطلاع و استفاده از سایر مطالب ما، به کانال تلگرام خانه ما بپیوندید: