مستندمسابقه خانه ما

یک فرد شاغل، حداقل 8 ساعت از روزش را صرف کارش می کند. تازه این حداقل ماجراست، در واقع، بخش عمده ای از روز و طبیعتا بخش عمده ای از عمر افراد، صرف شغل و حرفه شان می شود، پس بدیهی است که انتخاب شغل، اهمیت ویژه ای داشته باشد. انتخاب یک شغل اشتباه می تواند شادی، نشاط و خوشبختی را از زندگی تان بیرون کند!

برای بسیاری از شاغلین پیش آمده که وقتی از ماهیت شغلشان سوال می شود، یک سوال تکراری، ضمیمه سوال اول خواهد بود: شغلت، مرتبط با رشته تحصیلی ات هست یا خیر؟

اما یک نکته بسیار مهم و قابل اعتنا در این میان وجود دارد: مدرک و رشته دانشگاهی تان، ملاک صحیحی برای انتخاب شغل و کار کردن در همان مسیر برای کسب درآمد نیست! لابد می پرسید، پس چه چیزی مهم است؟

فقط به خاطر این که شما مدرک خاصی، در رشته خاصی دارید، یا در دانشگاه خوبی در رشته خوبی تحصیل کردید، یا مهارت زیادی در کاری دارید یا اصلا چندین سال سابقه کار دارید(حتی چندین دهه) به این معنی نیست تا ابد باید در آن کار باقی بمانید!

انتخاب رشته برای کنکور را که حتما یادتان می آید؟ به نظرتان مضحک نیست که از یک جوان 18 ساله، هنگام کنکور، رشته دانشگاهی مورد نظرش را می پرسند و با توجه به بازار کار آن رشته دانشگاهی، به او توصیه می کنند چطور انتخاب رشته کند؟!

شما چطور می توانید در سنین جوانی و قبل از 20 سالگی برای چندین دهه بعدتان برنامه ریزی کنید؟ غیرممکن است! شما یا مشاورتان که آلوین تافلر یا نوستراداموس نیستید تا بدانید 10 سال بعد، دنیا دقیقا چه نیازی در چه رشته ای خواهد داشت!

تنها کاری که شما در این دوران و حتی بقیه دوران زندگی تان می توانید انجام دهید این است که همواره «علایق تان» را دنبال کنید!

شاید در زمان جوانی به نقاشی و گرافیک علاقه داشتید و وارد دانشکده هنر شدید تا تخصصی این رشته را دنبال کنید، آیا برای تمام عمرتان باید هنرمند باشید؟ طبیعتا خیر!

شاید چند سال دیگر متوجه شوید رشته های مهندسی بیشتر شما را جذب می کنند، پس وارد آن رشته می شوید؛ به همین سادگی!

افراد موفق و ثروتمند امروزی، از همان ابتدا نمی دانستند که وارد کدام کار شوند تا سود بیشتری کسب کنند یا اصلا آنها را ثروتمند کند. آنها فقط علایق شان را دنبال کردند.

اگر شک دارید، می توانید زندگینامه رالف لورن، کنراد هیلتون یا مایکل دل را بخوانید. چهره های ایرانی هم کم نیستند، زندگی نامه بابک بختیاری، کارآفرین ایرانی را وقتی می خوانید می بینید که او از ابتدا اصلا فکر نمی کرده شاید یک روزی به کار فروش آیس پک مشغول شود. ابتدا مسافرکشی می کرد، بعد وارد کار بوفه داری در مدارس شد، بعد وارد خرید و فروش مبل و بعد وارد کارآفرینی و ابداع بستنی های آیس پک شد.

شما هم همین شیوه را باید پیش بگیرید! کاری که مناسب شماست را در هر برهه زمانی پیدا کنید و انجامش دهید. شاید برایتان این سوال پیش بیاید که از کجا بفهمید آیا در شغل متناسب با روحیات تان قرار دارید یا نه؟!

نشانه های شغل اشتباه

علائمی هستند که می توانید از آنها آگاه شوید و با آنها وضعیت خود را بسنجید! شاید کاری که 10 سال پیش با علاقه مشغول آن شدید، امروز جوابگوی نیازهایتان نباشد. علایق و اهدافتان تغییر کرده اند، شما رشد کرده اید و فرد 10 سال پیش نیستید. پس نسبت به این علائم هشیار باشید. این نشانه ها به نظر خیلی ساده می آیند، اما باید آنها را جدی بگیرید.

بلافاصله بعد از مشاهده هرکدام از این علائم، بدانید که باید تغییراتی در کسب و کار، شغل و کار روزمره تان اعمال کنید.

نشانه اول: کاری که انجام می دهید، شبیه به چیزی که آموخته اید نیست.

بعضی اوقات، آموزش دیدن در یک رشته با مهارت کسب کردن در آن، دو مقوله کاملا متفاوت هستند. شاید محیط و آشنایی با دروس دانشگاه تان بوده که شما را جذب آن رشته کرده نه این که واقعا بخواهید در آن حوزه مشغول به کار شوید.

اگر چنین است و فقط دوست داشتید دروس را بخوانید، نه این که وارد کار در همان حوزه شوید، محیط آکادمیک و دانشگاهی، دقیقا برای شما طراحی شده است. شما بهتر است بیشتر به کار تدریس مشغول باشید تا ترجمه آموخته هایتان به زبان کار!

نشانه دوم: در حال تقلا کردن برای ماندن در حد متوسط هستید.

معمولا مردم از انجام کاری که در آن مهارت دارند، لذت می برند. اگر شما از کارتان لذت نمی برید و فقط نهایت تلاش تان را می کنید تا حداقل در حد متوسط باقی بمانید، شاید مشکل از کاری باشد که انتخاب کرده اید نه شما! این مشکل معمولا در کارهای همراه با پرستیژ، مانند استاد دانشگاه یا مدیرعامل بودن پیش می آید.
بسیاری اوقات افراد با دلایل اشتباهی وارد کسب و کار می شوند (مانند شهرت، پول، اعتبار و … هرچیزی به جز علاقه!) به جای آن که وارد کاری شوند که با توجه به علاقه شان در آن مهارت بیشتری دارند.
اگر از آن دسته از افرادی هستید که پدر و مادر یا استادتان برای شما انتخاب رشته کرده تا دکتر یا مهندس شوید و پول زیادی از این راه به دست آورید، ممکن است دچار نشانه دوم باشید!

نشانه سوم: دوستش ندارید! به همین سادگی!

هیچکس! دقیقا هیچ کس! از کاری که می کند حتی اگر عاشق آن باشد 100% اوقات راضی نیست؛ اما حداقل باید 51% اوقات از کارتان راضی باشید.

اگر از شغلتان راضی نیستید و تبدیل به یک دغدغه فکری برای شما شده، این نشانه، پرچم قرمز برای توقف است. اگر دقیقا مطمئن نیستید از حوزه کاریتان ناراضی هستید یا از محیطی که در آن کار می کنید، محیط کاریتان را تغییر دهید. اگر مشکل مجددا سر و کله اش پیدا شد بی برو برگرد حوزه کاری تان را تغییر دهید. شما در حوزه اشتباه، هرگز تبدیل به یک فرد موفق نخواهید شد و از کارتان لذت نخواهید برد!

نشانه چهارم: روزهای بد زیادی گذرانده اید و عاشق تعطیلات رسمی (همراه با حقوق!) هستید.

همه، عاشق تعطیلات و مسافرت هستند. واقعا کسی هست که از تعطیلات عید شاد نباشد؟ اما اگر بی صبرانه در سر کارتان در حال شمارش ساعات مانده به پایان کار هستید و ابتدای هر ماه به دنبال روزهای تعطیل آن ماه می گردید تا به سر کار نیایید، احتمالا در باتلاق شغل اشتباه گیر کرده اید!

شاید فکر کنید اگر اینچنین است شما حتما یک فرد تنبل یا ناکارآمد هستید، اما اگر گذشته تان به شما ثابت کرده که اهل کار و تلاش هستید پس احتمال دارد که شما یک فرد صحیح، در یک شغل اشتباه باشید که برای شما طراحی نشده است. شما باید شغلتان را عوض کنید! شغلی را انتخاب کنید که برای فرار از آن، منتظر تعطیلات یا روزهای جمعه نباشید!

نشانه پنجم: دوست ندارید از شما بپرسند، مشغول چه کاری هستید.

این یکی از سوالات معمول و سطحی برای شروع هر ارتباطی است. اگر با فرد غریبه ای ملاقات می کنید حتما منتظر این سوال خواهید بود، زیرا یکی از سوالات رایج برای آب کردن یخ رابطه، پرسیدن سوالاتی راجع به کار است.

اگر از این سوال متنفر هستید و همیشه هنگام پرسیده شدن این سوال، بحث را عوض می کنید، این نشانه ی خوشحال نبودن از کارتان است.

نشانه ششم: احساس می کنید در جا می زنید.

اگر مدت هاست که احساس می کنید تبدیل به یک مرداب راکد شده اید و در این شغل یا سازمان، چیز جدیدی یاد نمی گیرید، احتمالا در وضعیت اشتباهی هستید. در این حالت، بهتر است به دنبال تجارب جدید باشید یا سازمان تان را عوض کنید، چون ماندن در این حالت، شبیه فرو رفتن در باتلاقی است که هر لحظه شما را بیشتر در خود فرو  می بلعد!

نشانه هفتم: اصلا دنبال قبول مسئولیت های جدید نیستید.

اگر در شغل فعلی تان از وارد شدن به وادی های جدید کاری و قبول مسئولیت های تازه سر باز می زنید، احتمالا علاقه ای به این شغل ندارید! البته این مساله به شرطی است که مشکلی از بابت اعتماد به نفس و … نداشته باشید و به طور کلی اهل فرار از مسئولیت نباشید!

زندگی، آبتنی کردن در حوضچه ی اکنون است. شغل شما رئیس شما نیست، بلکه شما رئیس شغل تان هستید. اجازه ندهید شغل نادرست، یک زندگی خوب و جذاب و لذت بخش را از شما سلب کند!

برای اطلاع و استفاده از سایر مطالب ما، به کانال تلگرام خانه ما بپیوندید: