مستندمسابقه خانه ما

مستندمسابقه خانه ما

آموزش عالی، با صندلی های خالی!
۰۹ آبان ۱۳۹۵
0
متفرقه

مدرک گرایی ایرانی‌ها، وضع دردناکی برای اقتصاد ایران رقم زده است. حالا کشور ما بیشتر از هند و چین یک‌میلیارد و چند صد‌میلیون نفری، دانشگاه و مراکز آموزش عالی دارد.

بنا به آخرین گزارش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، در ایران ٢‌هزار و ۶۴٠ دانشگاه وجود دارد که از این میان، سهم وزارت علوم از جمعیت دانشجویی ۶٨‌درصد و سهم دانشگاه آزاد ٣٢‌درصد است. این درحالی است که براساس اعلام موسسه اسپانیایی CISC چین تنها ٢‌هزار و ۴٨١ و هند‌هزار و ۶٢٠ دانشگاه دایر کرده است.

این تعداد دانشگاه، حدود ۵‌هزار‌میلیارد تومان از بودجه کل کشور را می‌بلعد و نزدیک به ۵٠‌درصد از جمعیت بیکار کشور را تولید می‌کند؛ اما ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود و نکته دیگر اینجاست که در نهایت، بدنه اداری ایران، نخبگان را به حاشیه می‌راند و متوسط‌ها و فارغ‌التحصیلان رشته‌های غیرمرتبط را به خود جذب می‌کند.

مهدی پازوکی، اقتصاددان دراین‌باره می‌گوید: براساس اعلام بانک جهانی، ایرانی‌ها رتبه پانزدهم مهاجرت جهان را از آن خود کرده‌اند و از این میان میزان مهاجرت نخبه‌ها روند صعودی گرفته است.

بنا به اعلام مهدی سیدی، رئیس کارگروه نخبگان شورای عالی انقلاب فرهنگی در‌سال ٢٠١۵ حدود ١١‌هزار و ٣٠٠ دانشجوی نخبه از ایران مهاجرت کرده‌اند که این تعداد، حاکی از رشد ١۶‌درصدی مهاجرت نخبگان از کشور نسبت به‌ سال ٢٠١۴ است. این موضوع در شرایطی رخ می‌دهد که نه‌تنها به حاشیه راندن نخبه‌ها کیفیت نیروی انسانی کشور را کاهش داده است که پدیده مدرک گرایی در بین مدیران و معضل دکترای یک شبه، امکان رقابت سالم در بدنه اداری ایران را محدود و محدودتر کرده است.

تعداد دانشگاه در ایران، حدود ۵ برابر کشورهای پیشرفته

ایران بنا به اعلام وزارت علوم، حدود ٢‌هزار و ۶۴٠ دانشگاه دارد که با کاهش جمعیت کنکوری‌ها بسیاری از ظرفیت‌ها و هزینه‌های ایجاد شده در بدنه آموزشی کشور در عمل، کارایی ندارد و دانشگاه‌ها با معضل «صندلی خالی» مواجه شده‌اند!

براساس اعلام سازمان سنجش و آموزش کشور در ‌سال ٨٠، حدود دو‌میلیون و ٢٠٠‌هزار نفر در کنکور شرکت کرده‌اند که این جمعیت به ٨٠٠‌ هزار نفر در‌ سال ٩۴ کاهش یافته و درواقع در طول یک دهه به کمتر از نصف رسیده است.

این درحالی است که بنا به تازه‌ترین اعلام موسسه اسپانیایی CISC تعداد دانشگاه‌ها در اغلب کشورهای پیشرفته جهان، زیر ۵٠٠ دانشگاه است به‌طوری که آلمان ۴١٢، انگلیس ٢٩١، کانادا ٣٢٩، ایتالیا ٢٣۶ و هلند ۴٢٣ دانشگاه دارند. این درحالی است که برخی کشورهای اروپایی نظیر نروژ، سوئد، دانمارک، فنلاند و … زیر ١٠٠ دانشگاه تأسیس کرده‌اند.

این آمار درباره کشورهای پیشرفته آسیایی مانند سنگاپور و کره‌جنوبی نیز تکرار می‌شود و تنها ژاپن است که کمی پا را فراتر از این قاعده گذاشته و ٩٨٧ دانشگاه دارد. شمار دانشگاه‌ها در استرالیا و نیوزیلند نیز مانند سایر کشورهای توسعه یافته جهان رقمی زیر ۵٠٠ است.

موسسه CISC که بزرگ ترین بدنه تحقیقات عمومی اسپانیا و از زیرمجموعه‌های آموزش و پرورش این کشور به شمار می‌آید، همچنین گزارش داده است که آمریکا با حدود ٣١٠‌میلیون نفر جمعیت، ٣‌هزار و ٢٨٠ دانشگاه دارد. از این میان ۵٩ دانشگاه ایالات متحده جزو ١٠٠ دانشگاه برتر جهان هستند و درواقع حدود ۶٠‌درصد برترین دانشگاه‌های جهان، آمریکایی است.

این مسأله درحالی رخ می‌دهد که تعداد دانشگاه در پرجمعیت‌ترین کشورهای جهان یعنی چین و هند، کمتر از ایران است. چین با یک‌میلیارد و ٣٩٧‌میلیون نفر جمعیت تنها ٢‌هزار و ۴٨١ دانشگاه دارد و هند با جمعیت یک‌میلیارد و ٢٧۴‌میلیون نفری، ‌هزار و ۶٢٠ دانشگاه دایر کرده است. از این میان برزیل با ٢٠٢‌میلیون نفر جمعیت یعنی چیزی بیشتر از دو برابر جمعیت ایران، تقریبا نصف ما دانشگاه دارد!

 

تحصیلات در ایران بدون ارزش افزوده

جعفر خیرخواهان، کارشناس اقتصاد توسعه می‌گوید: پیشرفت فناوری در جهان موجب شده که رشته‌های علمی، ‌سال به‌ سال تخصصی‌تر و پیچیده‌تر شوند که این مسأله، مشاغل را به گرایش‌های بیشتر و تخصصی‌تر رسانده است. این درحالی است که کیفیت آموزش در ایران به نوعی قربانی کمیت شده است، زیرا آموزش در ایران تبدیل به بازاری برای درآمدزایی شده است. او ادامه می‌دهد: این نگاه به آموزش موجب شده است پدیده مدرک‌گرایی و حتی خرید مدرک رواج بگیرد؛ بی‌آن‌که تخصص، صرف توسعه اقتصادی و افزایش بهره‌وری شود و درواقع بازار، حالت نمایشی پیدا کرده است.

پدیده مدرک گرایی در کشور

این پدیده در شوروی درحال فروپاشی نیز تجربه شد. به‌طوری که نقل قولی بین مردم آن جامعه رواج پیدا کرد با این مضمون که افراد، وانمود می‌کنند درحال کار کردن هستند و کارفرما وانمود می‌کند که حقوق می‌دهد.

این کارشناس تأکید می‌کند: در این حالت افراد با مدرک بالاتر، کمکی به چرخه تولید و اقتصاد نمی‌کنند و چون بهره‌وری افزایش ندارد، کارفرما حقوق متناسب با تخصص افراد نمی‌پردازد و این جوّ، نیروی انسانی را بی انگیزه می‌کند در نتیجه افراد رفتار تصنعی از خود بروز می‌دهند.

٨٠‌درصد وزرای انگلیسی لیسانسه‌اند

مهدی پازوکی، اقتصاددان می‌گوید: تأسیس بی‌رویه دانشگاه، یکی از معضلات جدی ایران و محل اسراف بودجه‌های آموزشی است. چه کسی می‌پذیرد که در شهر کوچکی مثل قم یا سمنان، بیشتر از ۶ دانشگاه دولتی با ردیف بودجه‌ای وجود داشته باشد و در سیستان و بلوچستان، بچه‌ها در کپر درس بخوانند و گونی برنج را به‌عنوان کیف مدرسه به دست بگیرند؟

کدام عقل اقتصادی می‌پذیرد که تایپیست یک اداره، مدرک لیسانس بگیرد و به پست کارشناسی برسد، اما نه کارشناس توانایی باشد و نه دیگر مثل گذشته کار تایپ انجام دهد؟

در ایران، کارخانه مدرک چاپ کنی به راه افتاده است و صرف بودجه‌های کلان آموزشی، ارزش افزوده اقتصادی به دنبال ندارد. به‌عنوان مثال در یک سازمان تخصصی تجاری، به وفور با کارمندانی مواجه‌ایم که مدرک ادبیات یا مدیریت فرهنگی دارند و درواقع بودجه آموزشی در رشته ادبیات به هدر رفته است. از طرفی مدرک لیسانس آن کارمند برای یک سازمان اقتصادی هم کارایی ندارد.

پازوکی دراین‌باره می‌گوید: بیشتر از ٨٠‌ درصد وزرای انگلیس لیسانسه‌اند و در ایران، بیشتر مدیران ما مدرک دکتری دارند. خروجی بدنه اداری انگلیس این است که آنها به‌عنوان یک اقتصاد بزرگ جهان مطرح شوند و ایران به‌عنوان یک اقتصاد بحران زده!

او ادامه می دهد: آمده‌ایم برای ورود به مجلس شرط گرفتن مدرک فوق‌لیسانس را لحاظ کرده‌ایم که این مسأله نیز از همان نگاه مدرک‌گرایی‌مان ناشی می‌شود.

این اقتصاددان تأکید می‌کند: در ایران، بی‌شمار دکتر داریم که حتی به یک زبان بین‌المللی اشراف ندارند و نمی‌توانند منابع اصلی علم را مطالعه کنند! کجای دنیا به کسی دکترا می‌دهند که قادر به مطالعه منابع اصلی و کتب مراجع رشته خود نیست؟!

نخبگان به حاشیه رانده می‌شوند

مهدی پازوکی، اقتصاددان همچنین توضیح می‌دهد: در نظام استخدامی‌ ما، نخبگان جایگاهی ندارند. اسنادی در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی سراغ دارم که این مسأله را اثبات می‌کند. به‌عنوان مثال در سال‌های گذشته ۵‌هزار نفر جذب بدنه دولت شده‌اند که از این میان سهم بسیار ناچیزی به دانش‌آموختگان دانشگاه‌های تراز اول کشور مثل دانشگاه شریف، امیرکبیر، دانشگاه شیراز، تبریز و اصفهان اختصاص دارد. این درحالی است که در ژاپن یا سایر کشورهای پیشرفته، بهترین و نخبه‌ترین افراد جامعه به‌عنوان کارمند دولتی استخدام می‌شوند.

پازوکی تأکید می‌کند: استخدام در ایران، روند معکوسی نسبت به کشورهای پیشرفته دارد. در ایران، نخبه‌ها به حاشیه می‌روند و افراد با توانایی کمتر، استخدام می‌شوند. مثلا در ایران، دانشگاه فرهنگیان داریم. در این دانشگاه کنکوری‌هایی با رتبه ١۵‌هزار و ٢٠‌هزار جذب می‌شوند. آنها از روز اول ورود به دانشگاه، صاحب حقوق ماهیانه می‌شوند، سال‌های تحصیل برای دانشجوها به‌عنوان سابقه کار لحاظ می‌شود و استخدام آنها تضمین شده است؛ این درحالی است که هیچ‌کدام از این امتیازات برای نخبگان دانشگاه شریف یا امیرکبیر وجود ندارد. با این حساب ما چگونه انتظار داریم در بدنه سازمانی کشور تحول ایجاد شود؟

نگرانی جدی درباره کیفیت نیروی کار

حمید حاج‌اسماعیلی، نماینده شورای عالی کار می‌گوید: وضع کیفیت نیروی کار در ایران، یکی از نگرانی‌های جدی در اقتصاد کشور است. در ایران شایسته‌سالاری وجود ندارد و مدیرسالاری غیرفنی و غیرکارشناسی در بیشتر مواقع، حرف اول را می‌زند. در این فضا اغلب مدیران میانی، بدون بازدهی اقتصادی کافی، سالیان‌ سال مدیر می‌مانند، ترفیع رتبه می‌گیرند و به صرف سابقه کار، مشمول افزایش حقوق می‌شوند؛ این درحالی است که سرمایه نخبگی ما باور دارد که در این نظام ناکارآمد و کورس رقابت، هیچ جایگاهی ندارد و برای ایجاد تحول، بی‌انگیزه می‌شود.
او ادامه می‌دهد: همین فرآیند به ظاهر ساده، تأثیر خود را در برنامه‌ریزی‌های کلان نشان می‌دهد؛ این‌که کشور به صورت مداوم از چشم‌اندازها و برنامه‌ریزی‌های خود عقب می‌افتد. این درحالی است که ایران باید بازنگری اساسی در جذب نیروی کار داشته باشد و سطح معیارهای خود را توسعه دهد. به‌عنوان مثال به جای باور به حزب و گروه سیاسی خاص، مبنای باور بزرگ تری مثل وطن دوستی و ملی گرایی را در او سنجید. این مسائل موجب می‌شود منابع در راه درست و بهینه آن هزینه شود.

منبع: روزنامه شهروند

برای اطلاع و استفاده از سایر مطالب ما، به کانال تلگرام خانه ما بپیوندید:

کانال خانه ما در تلگرام

نظرات کاربران

شما هم نظرات خود را برای خانه ما ارسال کنید.

مطالب مرتبط